بازنویسی حکایت صفحه 36 هفتم

صفحه 36 هفتم

بازنویسی حکایت روزی در فصل بهاران با جمعی از دوستداران

 

 

 

در یکی از روزهای فصل بهار که هوا آفتابی و نسبتا خنک بود با تعدادی از دوستان برنامه ریزی کردیم تا برای تفریح به طبیعت برویم . هر کس برای مکان ، پیشنهادی می داد و سرانجام قرار بر این شد که در کنار چشمه ای که از کوهی جاری بود اسکان کنیم .


انشا حکایت ,بازنویسی ,بازنویسی حکایت ,حکایت صفحه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ذهن درهم برهم معرفی کالا فروشگاهی زندگی زناشویی درنا فیلم دل نوشته رایانه و فضای مجازی دلتنگی بی پایان